سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اشکستان

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ما رو به اسم کی میشناسن

    نظر

ارباب نوکرشو از خونه انداخت بیرون

گفت برو گم شو دیگه

نوکره رفت توی خیابون یه کاری کرد ریختن رو سرش کتکش زدن

خبر رسید به صاحبش

گفتن بدو دارن نوکرتو فلان جا میزنن

دوید ، دست پاچه دوید ، با همون لباس معمولی دوید تو کوچه 

همه به احترامش کنار رفتن

دست این نوکره رو گرفت بلند کرد

لباساشو تکون داد گرد و غبار رو از رو صورتش پاک کرد

یه وقت دید غلامه داره گریه می کنه

دست گذاشت زیر چونه غلامه بهش گفت : چته ؟ چرا گریه می کنی ؟

غلامه در آمد گفت :

مگه نگفتی برو گم شو نمی خوام ببینمت ؟

یه وقت دیدن اربابه سرشو انداخت پائین و گفت :

آخه چیکار کنم ؟

تو هر کاری کنی به پای من تموم میشه

تو هر جا بری به اسم من می شناسنت

هر جا بری .  . . . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

راستی! 

ما رو به اسم کی می شناسن ؟