...
کجايند آنان، ... که چشمانشان از شدت گريهي خوف بر درگاه جلال ربوبي به سفيدي گراييده، شکمهاشان بر اثر روزه داري لاغر گشته، پوست لبانشان بر اثر مداومت بر دعا و ذکر حق خشکيده، رنگ رخسارشان از فرط شب بيداري زرد گشته و غبار فروتني و تواضع چهرههاشان را پوشانده بود
فرهاد حکايت علي سبز
دستار شهادت علي سرخ
آيا سازندة انسان، مارکس و لنين و فرويد است که از او مکتب و دين و برنامه و قانون بخواهيم يا خداست، که انسان را خلق کرده و به انسان از همه کس آشناتر است؟ بنابراين قانون و برنامه و راه و روش زندگي را بايد از خدا و اهل بيت فراگرفت
شهيدسيدجعفر ذاكري
جاذبه خاک به ماندن مي خواند ، و آن عهد باطني به رفتن عقل ، به ماندن مي خواند و عشق به رفتن ... و اين هر دو را خداوند آفريده است تا وجود انسان در آوارگي و حيرت ميان عقل و عشق معنا شود ... شهيد آويني
سلام خدا خيرت بده
اين خاطره از كي بوده منبع اش رو مي گفتي خوب بود
در ضمن من شايد از اين مطلب استفاده كردم
بسم الله الرحمن الرحيم
بسي گفتيم و گفتند از شهيدان
شهيدان را شهيدان مي شناسند
اللهم عجل لوليك الفرج
ياعلي
دمت گرم .
يه دوست